برای نائیری استپانیان
و
همراهاناش که در آسمان سوختند
نائیری
نائیری
باور کنم که چون مسیحات
مصلوب گشتهای؟
- مصلوبِ صلیبی آهنین در آسمان؟-
باور کنم
آسمانی که مصلوبِ مقدسات را امان داد،
تو را بر صلیبات در آغوش خود سوزاند؟
باور کنم این آسمان
همان است
که آتش بر ابراهیم، گلستان کرد؟
نه، نائیری
نه!
باور نمیکنم
* * *
دروغ گفتهاند
دروغ گفتهاند که بر صلیب سوختهای
که بوی استخوان سوختهات
زمین را گرفت
دروغ است،
تو عطر بهشت میدهی
نائیری
دروغ گفتهاند
که آتش به جانات افتاده بود
کور بودهاند
ندیدند ابراهیم را
که از نگاهِ مهربانِ تو جان گرفت گلستاناش؟
* * *
نائیری، بگو!
بگو که دروغ گفتهاند
تا نفسات مرهم شود
شیارهای سوختة صورتِ مرد را
از داغِ اشک
نائیری، بگو
بگو که دروغ گفتهاند
تا خُنکایِ کلامات گلستان کند
آتشِ دامنِ زن را
که
ایستاده میسوزد
و
بیصدا
میگرید
* * *
نائیری، بگو
بگو
که
دروغ گفتهاند...
حسین تفنگدار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر